با هزار و یک ترفند شاخه گلی مصنوعی را در میان گل های شاداب گلدانت پنهان کردم و در دفتر خاطراتت نوشتم  "دوستت دارم و خواهم داشت تا زمانی که آخرین گل پژمرده شود"

چه حرف بی ربطیست که مرد گریه نمی کند گاهی آنقدر بغض داری که فقط باید مرد باشی تا بتونی گریه کنی !!!

خنجر زدن از پشت را شنیده بودم........... اما اینگونه نخورده بودم...........اونم از کی؟؟؟؟؟؟؟؟؟رفیق صمیمیت............ بد جوری درد داره لامصب........

گفتی خدا حافظ گفتم نمی خواهی مرا؟ باشد نخواه اما ای کاش می گفتی چرا؟

یادمان باشد که قصه ى کودکانمان را با “یکى بود یکى نبود” آغاز نکنیم ازابتدا به آنها بیاموزیم که اگر یکى نباشد دیگرى هم نیست…

بسترم  صدف خالی یک تنهایی است و تو چون مروارید گردن آویز کسان دگری ........

قدم زدن در پیاده رو جای خالی تو را به رخم میکشد! برای همین همیشه دوست داشتم روی جدول ها راه بروم...

موهایش سفید شده بود . . . کودکی که یواشکی دفتر خاطراتم را خوانده بود . . .

به تاوان دلم که شکست... دلها را میشکنم گناهش پای دلی که دلم را شکست...

دست به دامن خدا که میشوم چیزی آهسته درون من به صدا در می آید… نترس… از باختن تا ساختن دوباره، فاصله ای نیست!

گر از جانب معشوقه نباشد کششی...........<<<<<<<<<<<< کوشش عاشق بی چاره به جایی نرسد.............>>>>>>>>>

بازیچه ی دست دوست بودن عشق است " درپنجه ی غم شکاربودن عشق است " درمحکمه ای که دوست قاضی باشد " محکوم طناب داربودن عشق است .!!!

"آرزودارم:خورشیدرهایت نکندغم صدایت نکندظلمت شام،سیاهت نکندوتورا ازدل آنکس که دلت درتن اوست جدایت نکند"

"تنهايي" را فقط در "شلوغي" مي توان حس كرد...

يه سري از حرفها هستند كه امكان نداره بشه به گفتار تبديلشون كرد......... اين حرفها معمولا به اشك تبديل ميشه................

اونقدر که مار تو آستینم پروروندم،قارچ پرورش داده بودم الان یکی از کارآفرین های نمونه مملکت بودم......